اعتراف دیرهنگام یک اصلاحطلب درباره واقعیت سفر اربعین
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۱۱۶۰۹
فارس پلاس؛ روایت روز - شایعات بسیاری درباره سفر اربعین حسینی خصوصا در فضای مجازی وجود دارد که بعضا در میان بطن جامعه نیز رسوخ پیدا کرده است. بخشی از این شایعات را روزنامه و رسانههای اصلاح طلب با شبهه پراکنی خاص خود به جامعه القا کردهاند؛ روایتهای ناصواب از این سفر مذهبی سیاسی که نشان میدهد این افراد اصلا درک درستی از سفر اربعین حسینی ندارند از جمله مواردی است که باعث شبهه پراکنی در این حوزه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به طور مثال «علی بیگدلی» از فعالین اصلاح طلب در سال 98 در مصاحبه با روزنامه آرمان بیان کرد:«مساله اربعین که در طی چند سال گذشته گسترش یافته به نوعی برای ایران نمایش قدرت قلمداد میگردید. اگر در حج حدود دو میلیون نفر شرکت میکردند حال برای راهپیمایی اربعین حدود سه میلیون نفر از کشورهای دیگر شرکت میکردند. بنابراین چنین مسالهای برای ایران به نوعی نمایش قدرت قلمداد میگردید.»
وی میافزاید: «از سوی دیگر هر چه بر تعداد این جمعیت افزوده میشد بر نفوذ ایران در عراق افزوده میشد. بنابراین شاید عراقیها به این نتیجه رسیده بودند که حضور زوار ایرانی از یک سو و آن مناطق و نیروهای وابسته به ایران در عراق رفته رفته تا حدودی وضعیت حاکمیت عراق را متزلزل میکند».
اگر به ادعاهای ضدانقلاب در سال جاری درباره راهپیمایی اربعین نگاهی بیندازیم، دقیقا واگویه و تکرار همین ادعاهای اصلاح طلبان را به خوبی میبینیم. حکومتی بودن اربعین حسینی، قرار دادن اربعین در برابر فریضه حج و هزینه هنگفت ایران در عراق از جمله این موارد است.
جالب اینجاست که اخیرا «پرویز پرستویی» بازیگری که در فضای مجازی مسائل ضد و نقیض و سردرگمی را مطرح میکند، با التقاط خاصی که نشان از نسبت دادن جز به کل است، در آستانه برگزاری این مراسم بزرگ مذهبی عملکرد حزب بعث را به کل جمعیت عراق نسبت داد و به نوعی شبهه پراکنی کرد.
حالا «الیاس حضرتی» دبیر کل حزب اعتماد ملی که خود در راهپیمایی امسال اربعین حسینی به دعوت نخستوزیر عراق حضور داشته و از نزدیک واقعیت ماجرای این مراسم بزرگ مذهبی سیاسی را مشاهده کرده، اگرچه دیر اما به طور کاملا قابل تاملی بر روی همه این شایعات خط بطلان کشیده است.
در روایت این فعال اصلاح طلب از سفر به اربعین حسین آمده است: «به نظر شخصیام اگر امریکاییها حمله نظامی علیه عراق نمیکردند، امکان نداشت تا به امروز هم صدام سقوط کند، این تفسیر و تحلیل من در رابطه با شرایط این کشور است، صدام کاملا سوار بر اوضاع بود، نه شیعهها با وجود در اختیار داشتن 60درصد از شمار جمعیت و نه 20درصد کردها هیچ کدام کاری از دستشان بر نمیآمد، درحالی که صدام با استفاده از 20 درصد اهل تسنن عربزبان تمام حزب بعث را در قبضه خود داشته و بر اقتصاد و امنیت و سیاست کشور حکومت میکرد.»
وی درباره شایعه هزینه هنگفت کشورمان در عراق برای برگزاری این راهپیمایی بیان میکند: « مردم عراق خیلی در پذیرایی از زائران اربعین دست برتر و بالا را دارند، تصوری که من خودم هم داشتم آن بود که فکر میکردم موکبها بین ایرانیها و عراقیها به شکل 50درصد تقسیم شده باشند، آنچه من به شکل میدانی از این واقعه دیدم آن است که ترکیب جمعیت حاضرین در این مراسم 20 میلیون نفر که متعلق به عراقیها است، 5 میلیون از خارج از عراق آمده بودند، از این تعداد حدود 4 میلیون و 20 هزار نفر از ایران رفتهاند، بقیه هم از پاکستان و افغانستان و یمن و بحرین و کویت و... آمده بودند.»
این فعال اصلاح طلب تصریح میکند: «مساله اینجاست که تمام عراقیها خانههایشان را دراختیار زوار قرار داده بودند، تمام عراقیها، مساجد، مدارس، خانههای خود را دراختیار زوار قرار داده بودند. تمامی مغازها به کل تبدیل به موکب شده بودند، همه دارند کباب میدهند، همه دارند شیر میدهند، همه دارند فرنی میدهند، همه دارند آش توزیع میکنند. این موکبها یکی و دو تا نیستند، آنقدر زیاد هستند که موکبهای ایرانی در آن میان گم هستند، بزرگترین موکب ایرانی موجود در آنجا، هر وعده 5 هزارتا غذا توزیع میکرد، 5 هزار پرس غذا تعداد کمی نیست اما در مقابل 5 میلیون زائر رقم زیادی محسوب نمیشود. موکبهای دیگری هم بودند اما 5 هزار پرس نمیتوانستند توزیع کنند، پس این خدمات در مقابل حجم عظیم زائران عددی محسوب نمیشود که اینگونه تبلیغات منفی علیه این زیارت صورت گرفته و ادعا میشود که همه سهمیه کالاهای ایران به آنجا برده شده است، چون در مقابل عظمت جمعیت اصلا رقمی نیست.»
وی میافزاید: « نکته آخر اینکه اربعین یک عظمت ایجاد کرد، به هر شکل شیعه به عنوان یک مکتب و مذهب و به عنوان یک جریان که اعتقاداتی به زیارت اهلبیت دارد و ایرانیها عاشق آن هستند تا آنان که قادر به زیارت هم نبودند به این امر نایل شوند و افراد حداقل یک بار در طول عمر خود به این زیارت مشرف شوند. این مراسم اربعین فرصتی را ایجاد کرد تا آنانی که حتی در طول عمر خود از مرز خارج نشدهاند یا حتی پای خود را از استان خود یا شهر و روستایشان بیرون نگذاشتهاند، یک بار با کمترین هزینه به یک کشور دیگر رفته تا آنجا ملاحظه کنند که چه خبر است، چقدر جمعیت زیاد است، چقدر عاشق اباعبدالله زیاد است.»
حضرتی در انتهای روایت خود از سفر اربعین سال جاری بیان میکند: «درپایان از تمامی مدیران و مسوولان کشور خودمان مخصوصا از عزیزان نیروی انتظامی که در این طرف مرز توفیق خدمت رسانی به زائران اربعین حسینی را برعهده داشتند و امسال بهمراتب بهتر از سالهای قبل این مهم را به سرانجام رساندند تقدیر و تشکر میکنم و خسته نباشید و دستمریزاد عرض میکنم.»
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: الیاس حضرتی اربعین حسینی فعال اصلاح طلب شایعات بعثی ها زائران اربعین موکب ایرانی اربعین حسینی سفر اربعین همه دارند اصلاح طلب عراقی ها موکب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۱۱۶۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند.
به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشتهاند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن میتواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر میرسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهرهگیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.
واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بودهایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیادهخواهیهای دشمن است. فراموش نمیکنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»
با این حال به نظر میرسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکاییها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کردهاند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشدهاند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکاییها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هستهای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بینالمللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادلهای علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشتهاند. اما با وجود تمام این تحریمها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینهها و فرصتهایی با خود به همراه آورده است.
اما در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند. متأسفانه یکی از پاس گلهای دولت قبلی به دشمن نیز شرطیسازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا میتواند تحت تأثیر مؤلفههای ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. سادهترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را میتوان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که میتواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیتهای اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور میگوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارشهای بینالمللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.
با این حال شاید برای بخش عمدهای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سالجاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانهای باشد و این احساس که با ریلگذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانهای که بخش عمدهای از آن مملو از «دادههای تسلیحشده» از سوی دشمن در راستای ناامنسازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.
البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشاندادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاستهای اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمانبر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخصهای اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چارهاندیشی کرد.
این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»
در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنیهای بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایتهای صحیح را تحکیم و روایتهای ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران میتواند الزاماً مطابق با واقعیتهای اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید میبایست این تصویر را به دور از پارازیتهای ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنالهای بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.
انتهای پیام